خادم الحسین محمود حبیب ناصر(+عکس)
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۳۴۳۵۹
مهر - محمود ۴۳ ساله ساکن منطقه حیدریه استان نجف اشرف، تعمیرکار وسایل الکترونیکی و سیم پیچی است. ایشان تا جایی که به یاد دارد از کودکی یتیم بوده است. پدرش پیش از تولدش از دنیا می رود و تربیت و رشدش به عهده مادرش بوده است. تا کلاس ششم ابتدایی در مدرسه تحصیل کرده و پس از آن مشغول به کار و نان آوری شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او از زمانی که خودش را شناخته تا پایان حکومت صدام، از جمله بلدچیان مسافران کربلا بوده است. محمود، مسافران قاچاقی کربلا را که پنهان از دید ماموران صدام، مسافرت می کردند، با همراهی دوستان دیگرش در شهر محل سکونت خود، تحویل می گرفته و بخشی از مسیر را هم، از راه شط و با قایق طی می کرده است.
وی اینک، بخشی از ساحل یک رودخانه را نشان می دهد که پرچمی بالایش نصب شده و می گوید محل شهادت تعدادی از زائران و بلدچیانی است که با گلوله نیروهای صدام شهید شده اند.
پس از تصادفی که محمود با ماشین داشته، دچار معلولیت در پایش شده و دیگر مثل سابق، زائران کربلا را جا به جا نمی کند؛ ضمن این که دیگر، شرایط این روزها، شرایط دوران صدام نیست و زائران می توانند بدون ترس از گلوله بعثی ها به کربلا بروند. بنابراین، تعمیرکار و آپاراتچی شهر کفل منطقه حیدریه، سر راه زائران پیاده اربعین می نشیند و لوازم الکترونیکی و برقی شان را تعمیر می کند.
او با وجود معلولیتی که در ظاهر دارد، می گوید اگر نتوانم به زائران امام حسین (ع) خدمت کنم، احساس نقص عضو میکنم.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۳۴۳۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علاقه عجیب شهید زینالدین به یک شهید
محمود احمدلو از نیروهای لشکر ۱۷ میگوید: شهید امیرحسین ندیری فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) بود و شهید زینالدین علاقه زیادی به او داشت.
یک شب امیرحسین ندیری به سنگر ما آمد و ما از سعادت دیدارش خوشحال بودیم. ساعتی بعد مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ و محمدجواد دل آذر فرمانده عملیات لشکر ۱۷ هم رسیدند، اما هر چه کردیم داخل سنگر نیامدند. زینالدین میگفت که ما کار داریم و لازم است که برویم.
من از میزان علاقه او به شهید ندیری خبر داشتم. به آقا مهدی گفتم: «بیایید داخل سنگر در خدمت باشیم؛ آقای ندیری هم هستند.» آقای مهدی در جوابم گفت: «محمود! چرا زودتر نگفتی؟!»
به هر حال شهید زین الدین به شوق دیدار شهید ندیری به سنگر ما آمد. وقتی قرار شد شهید ندیری شب را در سنگر ما بماند تصمیم آقا مهدی به کلی عوض شد و به شهید دل آذر گفت: «شما بروید، من امشب را اینجا میمانم!»
من به شوخی به شهید زینالدین گفتم: «شما که کار داشتی و میخواستی بروی! چطور شد که ماندنی شدی؟!» پاسخ آقا مهدی را از قبل میدانستم! او به شوق دیدار شهید ندیری به سنگرمان آمد و ماندگار شد.
مرداد سال ۶۲ شهید ندیری و شهید شالی برای شناسایی به منطقه عملیاتی مهران رفته بودند که بر اثر برخورد با مین به شهادت رسیدند. شهید زینالدین بلافاصله بعد از شنیدن این خبر به معراج شهدا رفت و خیلی گریه کرد. این دوری زیاد طول نکشید و یک سال و سه ماه بعد مهدی زین الدین هم شهید شد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی