خادم الحسین ایاد جلاب الاسدی
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۲۳۰۷۱
ایاد ۳۳ ساله ساکن الجبایش و از قبیله بنی اسد است؛ همان قبیله حبیب بن مظاهر. شغل او از کودکی تا امروز، ماهیگیری در شط بوده و حالا ۴ فرزند دارد. مرد ماهیگیر از سال ۲۰۰۴ میلادی، پس از سقوط صدام، در موکب مشغول به کار است و علت حضورش هم ادای دین به سیدالشهدا و پدرش امیرالمومنین (علیهماالسلام) است. او معتقد است آن ها برای شیعیان زمان خودشان و ما که در این زمان زندگی می کنیم، مجاهدت کرده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شریان نیوز،به نقل از جهان نیوز،ایاد ۳۳ ساله ساکن الجبایش و از قبیله بنی اسد است؛ همان قبیله حبیب بن مظاهر. شغل او از کودکی تا امروز، ماهیگیری در شط بوده و حالا ۴ فرزند دارد. مرد ماهیگیر از سال ۲۰۰۴ میلادی، پس از سقوط صدام، در موکب مشغول به کار است و علت حضورش هم ادای دین به سیدالشهدا و پدرش امیرالمومنین (علیهماالسلام) است. او معتقد است آن ها برای شیعیان زمان خودشان و ما که در این زمان زندگی می کنیم، مجاهدت کرده اند. پس ما هم هر کاری بتوانیم به خاطرشان انجام می دهیم.
خدمت به زائران امام حسین(ع) پس از سال ها فعالیت ایاد در موکب، برایش به نوعی تبدیل به یک امر واجب شده است. او طی سال ها این اعتقاد را پیدا کرده که وقتی که او یا هر انسان دردمند دیگر، مشکلش را با امام حسین(ع) و حضرت عباس (ع) در میان می گذارد و اهل بیت (ع) بدون منت و چشمداشت آن مشکل را حل می کنند، بر ما هم واجب است که معرفت داشته باشیم و تا می توانیم لطف آن ها را جبران کنیم.
در قاموس رفتاری ایاد، وقتی مشکل را با امام حسین(ع)، امیرالمومنین(ع) یا حضرت عباس (ع) مطرح می کنی، سریع حرفت را گوش می کنند و به درد دلت رسیدگی می کنند. او می گوید آن ها حرف ما را گوش می دهند، چون ما پیرو آن ها هستیم و سعی داریم حرف شان را گوش کنیم.
وقتی برای کارهای موکب و هیئت، پول کم می آید، ایاد کار ماهیگیری را زیاد می کند تا بتواند مخارج پذیرایی از زائران و عزاداران امام حسین (ع) را تامین کند. پذیرایی هم تا زمانی ادامه پیدا می کند که آخرین مسافر کربلا از مقابل موکب شان عبور کند. هر وقت جاده خالی شد، آن ها هم اساس و لوازم موکب را جمع می کنند و راهی کربلا می شوند. دوستان و برادران ایاد زودتر از او راهی می شوند و او هم آخر از همه، پیاده به راه می افتد.
ماهیگیر عراقی، امام حسین(ع) را امام و امان خود می داند. به باور او حتی زمانی که مردم عشیره و هم وطن هایش توسط رژیم صدام تحت فشار بودند و صدها رنج و بلا بر سرشان نازل می شد، امام حسین (ع) امان شان بوده است. به باور ایاد، اگر تو، یک دینار خرج امام حسین (ع) می کنی، چندبرابر و مضاعف می شود و خیرش به خودت بر می گردد؛ هم مادی هم معنوی. حالا هم که چند سال از سقوط رژیم صدام می گذرد، زیارت و عرض ادب کردن به امام حسین (ع) راحت تر شده است.
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۲۳۰۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»